5- عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
عدم آگاهی وشناخت برخی والدین از فرایند رشد خلاقیت درکودکان و مطالعه نکردن آن ها دراین زمینه ،سبب می شود آن ها هیچ گاه نتوانند برای پرورش وشکوفایی خلاقیت خود برنامه ریزی واقدام صحیحی نمایند وبه این ترتیب نا خواسته سبب می شوند استعدادهای خلاق کودک آن ها به هدر رود.
6- انتقاد مکرراز رفتارهای کودک
ارزیابی پی در پی رفتارهای کودک وزیر ذره بین قرار دادن وانتقاد از کارهای او در خامواده ،آزادی ،امنیت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل می سازد و ترس ازاشتباه رادروی تقویت می کند . این ترس چنان چه درکودک حالت مرضی پیدا کند ،جرات ابراز هرگونه اندیشه ی جدید ویا انجام هر کارهایی که در عین خلاف بودن احتمال وجود اشتباه نیز درآن ها وجود دارد را درکودک از بین می برد وبه این ترتیب خلاقیت کودک که لازمه اش داشتن آزادی و امنیت خاطردر محیط خانواده وریسک پذیری و عدم ترس از اشتباه می باشد ،با مانع روبه رومی گردد.
7- بیهوده شمردن تخیلات کودک
تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنان چه تخیلات و رئیاهای کودک مورد بی توجهی ،تمسخر ویا بیهوده انگاشتن از جانب والدین شمرذه شود ،درواقع سرچشمه ی خلاقیت او خشکانده شده است.
محکوم کردن خیال پردازی کودک ووادار نمودن او به واقع بینی درخانواده نگرش وشیوه ای کاملا اشتباه است وبرای بذر حساس وزود رنج خلاقیت کودک ،آفتی مهلک محسوب می شود.
8-عدم وجود شوخ طبعی درمحیط خانواده
شوخ طبعی از شاخص های مهم خلاقیت به شمار می رود ووجود حس شوخ طبعی در فضای خانواده بسیا حائز اهمیت است ،ریا مستقیما به رشد خلا قیت کودک کمک می کند .اما در خانواده هایی که فضای زندگی آن ها خشک ، رسمی و جدی است ،زمینه ا ی برای بروزحس شوخ طبعی کوذک به وجود نمی آید ودر نتیجه درچنین محیطی بسیاری از کشش های خلاقانه ی کودک پنهان می ماند.
9- عدم شناسایی علائق درونی کودک
بسیاری از کودکان خسوصا درسنین پایین ،از علائق و کشش های خود نسبت به موضوعات وپدیده ها اطلاع روشنی نئارند ویا این که این که نمی توانند آن رابه زبان بیاورند . این موضوع ازمواردی بسیارحساس به شمار می رود که با از همان دوران کودکی مورد توجه والدین قرار گیرد .خانواده هایی که نسبت به این موضوع بی تفاوت هستند و سعی نمی کنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه ی کودک خودرا شناسایی و کشف کنند ،ناخواسته فرصت های زیادی را برای رشد خلاقیت کودک از وی سلب می کنند.
10- تحمل نقش بزرگ سال به کودک
بسیاری از والدین علاقمند هستند که کودک آن ها سریعا رشد کند و کودکی خود را پشت سر بگذارد . آن ها گاهی برای تسریع این امر سعی می کنند با کودک همانند بزرگسالان رفتار کنند وبه تبع آن ازکودک خود توقع ایفای نقش هایی بزرگ ترازمجدوده ی سنی آن هارا دارند . تحمیل نقش های کاذب بزرگسالی به کودکان ،روند رشد اجتمایی آنان را مختل می سازد وسبب پدید آمدن رفتارهای نابه هنجا رو تصنعی درآن ها می گردد وهمین امر باعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران کودکی می گردد.
|